پشت پنجره اولین برف زمستانی را نگاه میکنم
خانه گرم گرم است اما بدنم از سرما میلرزد
نمیدانم از برف است یا از تنهایی
برای خود چای میریزم پتو را بدورم میپیچم شاید کمی گرم شوم
بی فایده است دستانم پاهایم چون تکه ای از یخ سرد سردند
به تو فکر میکنم آه میکشم بخود میگویم
یکی باید باشد
یکی که دستانش
آغوشش
نگاهش
احساسش
گرمابخش زندگیت باشد
یکی مثل تو
تویی که ندارمت . . .

ادامه مطلب

مشخصات

تبلیغات

محل تبلیغات شما
محل تبلیغات شما محل تبلیغات شما

آخرین وبلاگ ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

لوله خرطومی لوله مانیسمان اتصالات پلی اتیلن قطره چکان کشاورزی wefifwef David عصر باور تحقيق در ادبيات و رويكرد هاي آن از عصر افلاطون تا روزگار ما Kristin تعمیرات لوازم خانگی نگه‌داری و خرید ادکلن‌های مردانه دفتر خدمات کامپیوتری "طرح نو" آلارد دانلود رام وفایل فلش